تاريخ : چهار شنبه 6 فروردين 1393برچسب:,


برچسب‌ها:
ارسال توسط رهروولایت
 
تاريخ : چهار شنبه 6 فروردين 1393برچسب:,

دعا پشتِ دعا برای آمدنت / گناه پشتِ گناه برای نیامدنت

دل درگیر ، میان این دو انتخاب / کدام آخر ؟ آمدنت یا نیامدنت ؟

 

 


برچسب‌ها:
ارسال توسط رهروولایت
 
تاريخ : چهار شنبه 6 فروردين 1393برچسب:,
چند روزی بود که از جبهه برگشته بود و اولین دیدارش با خواهر کوچیکش بود!
وقتی خواهر کوچولوش داداششو دید دووید طرفش و گفت: کجایی؟! دلم برات تنگ شده!
و انگشت اشاره و شستشو بهم چسبوند و گفت اینقده شده!!!! داداشش هم خندید و گفت ببخشید دیر اومدم خونه! خواهر کوچولو هم به نشانه اعتراض گفت: من که نمیتونم بیام خونه تو تو جبهه! من اونجا خونه تو بلد نیستم که! ولی تو که خونه ما رو بلدی باید بیای!
داداش هم در مقابل شیرین زبونی خواهر کوچیکش با اون سن کمش که هرطور بود میخواست ثابت کنه که دلش تنگ شده تسلیم شد و با آغوش باز از خواهرش پذیرایی کرد...
وقتی این خاطره رو برام تعریف می کرد اشک تو چشماش حلقه زده بود آخه خواهر کوچولو الان 29 سالشه....
بهم گفتش: وقتی برای آخرین بار دیدمش به خاطر شیمیایی بودن حسابی از پا درومده بود ولی هنوز مقاومت میکرد....
من هنوزم دلتنگشم.... آدرس خونه شو بلدم و دارم سعی میکنم قدم تو راه بزارم و برسم به مقصدمون...
مقصد نهایی ما بهشت جایی که برادر شهیدم منتظر من....


 
 

 


برچسب‌ها:
ارسال توسط رهروولایت
 
تاريخ : چهار شنبه 6 فروردين 1393برچسب:,
       
عصر دیروز و در بیمارستان بعثت؛
علی خلیلی طلبه ناهی از منکر عصر دیروز (یکشنبه) در بیمارستان بعثت پس از تحمل درد و بیماری به شهادت رسید.
به گزارش مشرق، 25 تیر ماه سال 1390 حادثه‌ای دردناک در یکی از محلات شرق تهران رقم خورد. 
 
طلبه ناهی از منکر به شهادت رسیددر این حادثه جوان 19 ساله‌ای به نام علی خلیلی در حین بازگشت از هیئت در حالی که همراه چند نفر از شاگردان یک مدرسه بود به واسطه امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و شتم قرار گرفت. 
 
خلیلی توسط یک نفر از افراد شرور منطقه از ناحیه گردن و قسمت شاهرگ دچار جراحت شد و بیش از 15 دقیقه در خون خود می‌غلتید. 
 
در این حادثه تعدادی از مراکز اورژانس بیمارستانی از پذیرش علی خلیلی امتناع کردند تا اینکه یکی از بیمارستان‌های خصوصی در ازای واریز مبلغ 6 میلیون تومان حاضر به پذیرش وی شد. 
 
سرانجام علی خلیلی که به دلیل شدت خونریزی به حالت اغما رفته بود بستری شد اما پزشکان امید زیادی به مداوای وی نداشتند. 
 
علی خلیلی پس از مرخص شدن از بیمارستان در منزل بستری شد اما هر از گاهی به دلیل مشکلات ناشی از حادثه رخ داده به بیمارستان منتقل شده و بستری می شد. 
 
وی بهمن ماه امسال نیز مجدداً در بیمارستان بستری شد و پس از یک ماه به خانه منتقل شد اما سرانجام امروز عصر و در بیمارستان بعثت دعوت حق را لبیک گفته و جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیدار اباعبدالله الحسین و یارانش شتافت. 
 

برچسب‌ها:
ارسال توسط رهروولایت
 
تاريخ : چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:,

مهدی جان !! بیا !!

فکر اینکه تو بیای و من نباشم/خواب و از چشای عاشقم میگیره/تازه باورم شده تموم دنیا/پیش آرزوی من خیلی حقیره/یاد لحظه رسیدنت میوفتم/خنده تلخی روی لبام می شینه/حاضرم دار و ندارم رو ببخشم/تا که چشمام روی ماه تو ببینه/تو همون ستاره پوشی که هنوز/جمعه هامو گریه بارون میکنه/نگو شاید به نگاهت نرسم/حتی فکرش من و داغون میکنه....منتظرت هستیم یا مهدی(عج)


برچسب‌ها:
ارسال توسط رهروولایت
 
تاريخ : چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:,

ديروز حسن(ع) را به جنــــــگ

و امروز حسيــــــــــن(ع) را

به صلــــــح دعوت مي کنند

آري آنان که براي رهبرشـــــان

تعــــــــيين تکليف مي کنند

از جنس کوفــــــــيان اند (!)

پيش مرگ ولـــــــــــــــــي

ولــــــــــــــــي ندارد!

چه علــــــــــــــي (ع)باشدچه سيدعلــــــــــــــي..        .


برچسب‌ها:
ارسال توسط رهروولایت
 
تاريخ : سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:,

شیعیان علی(ع) در قیامت چگونه خوانده می‌شوند؟

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و اله در حدیث شریفی فرموده اند: شیعیان علی علیه السلام در قیامت به نام پدرشان خواند میشوند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام فرمودند: آیا تو را بشارت ندهم؟
عرض کرد: آری ای رسول خدا
فرمودند: من و تو از یک گل آفریده شده‌ایم از آن گل مقداری باقی ماند و از آن شیعیان ما خلق شدند. پس چون روز قیامت شود مردم به نام مادرانشان خوانده می‌شوند. مگر شیعیان تو که به جهت پاکی ولادتشان به نام پدرشان خوانده می‌شوند.


متن حدیث:

قال حدثنا أبو بكر محمد بن عمر الجعابي قال حدثني أبو عبد الله جعفر بن محمد الحسني قال حدثنا أحمد بن عبد المنعم قال حدثنا عبد الله بن محمد الفزاري عن جعفر بن محمد عن أبيه ع و قال حدثني جعفر بن محمد الحسني قال حدثنا أحمد بن عبد المنعم قال حدثنا عمرو بن شمر عن جابر الجعفي عن أبي جعفر محمد بن علي ع عن جابر بن عبد الله الأنصاري قال قال رسول الله ص لعلي بن أبي طالب ع أ لا أبشرك أ لا أمنحك- قال بلى يا رسول الله قال فإنني خلقت أنا و أنت من طينة واحدة- ففضلت منها فضله فخلق منها شيعتنا- فإذا كان يوم القيامة دعي الناس- بأمهاتهم- إلا شيعتك فإنهم يدعون بأسماء آبائهم لطيب مولدهم

«امالی شیخ مفید، صفحه ۳۸۴، مجلس سی و هفتم»


برچسب‌ها:
ارسال توسط رهروولایت
 
تاريخ : سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:,

تنهاترین مرد زمین

۳ مرداد ’۹۲

مذهبی

co-imame-ali

دانلود پوستر در ابعاد اصلی

بابا اتاق پر شده از بوی مادرم

وقتش رسیده پر بکشی سوی مادرم

دیگر خجل نباش تو از روی مادرم

فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم

از پشت در دوباره تو را می زند صدا

تا که به دست تو بدهد محسن تو را

سی سال در نبودن مادر شکسته ای

پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای

در کوفه های درد مکرر شکسته ای

از مردم و نبودن باور شکسته ای

گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر

این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر

یادت که هست مادر ما قد خمیده بود

یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود

یادت که هست محسن خود را ندیده بود

یادت که هست غنچه خود را نچیده بود

آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد

موی منم شبیه تو بابا سپیده شد

مادر رسیده عطرپیمبر بیاورد

تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد

مرهم برای این دل پرپر بیاورد

تا خار را ز دیده ي تو در بیاورد

حرفی بزن که مونس تو مادر آمده

حالا که استخوان زگلویت در آمده

بابا بگو به مادرم از غصه های من

از کوفه های بعد تو و ماجرای من

از بی حسین گشتن من از عزای من

از کوفه گردی من و از کربلای من

بابا بگو که زینب خود را دعا کند

بعد از حسین زود مرا هم صدا کند

مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد

گریه برای گودی یک قتلگاه کرد

پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد

نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد

وشمر جالسٌ … نفس مادرم گرفت

سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت

رحمان نوازنی


برچسب‌ها:
ارسال توسط رهروولایت
 
تاريخ : سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:,

على‌ ( ع‌ ) زندگانى‌ حضرت‌


1.مقدمه 
2. كيفيت‌ ولادت‌  
3. دوران‌ كودكى‌ 
4. بعثت‌ پيامبر ( ص‌ ) و حضرت‌على‌ ( ع‌ )    
5. حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) نخستين‌ ياور پيامبر ( ص‌ )   
6. حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) بعد از هجرت‌ 
7. حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) داماد رسول‌اكرم‌ ( ص‌ )  
8. غدير خم‌ 
9. حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) بعد از رحلت‌ رسول‌اكرم‌ ( ص‌ ) 
10. خلافت‌ حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) 
11. شهادت‌ امام‌ على‌ ( ع‌ ) 

  مقدمه‌

تمام‌ انسانها در زندگى‌ خويش‌ از فراز و نشيب‌ برخوردارند و با مشكلات‌مختلفى‌ مواجهند .افراد معمولا در برخورد با مشكل‌ دچار ضعف‌ و ناتوانى‌ مى‌گردند و سعى‌ مى‌كنند با كمك‌ و راهنمايى‌ درد آشنايان‌ خود را از مهلكه‌ نجات‌ دهند و با يافتن‌ " الگوها " در هر زمينه‌اى‌ ، و سپس‌ تبعيت‌ از آن‌ ، وظ‌ايف‌ خويشتن‌ را بخوبى‌ انجام‌ دهند و مشكلات‌ و دردهاى‌ خويش‌ را تسكين‌ بخشند . يكى‌ از اين‌ اسوه‌ها پيامبراكرم‌ ( ص‌ ) است‌ كه‌ قرآن‌ مجيد هم‌ اين‌ حضرت‌ را ( 1 ) به‌ همين‌ نام‌ معرفى‌ مى‌فرمايد .


بجز رسول‌ خدا ( ص‌ ) اگر به‌ دنبال‌ " الگوى‌ " ديگر و جانشين‌ براى‌ آن‌ حضرت‌ باشيم‌ ، به‌ پيشواى‌ بزرگى‌ همچون‌ مولاى‌ متقيان‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) خواهيم‌ رسيد ، و چه‌ زيباست‌ كه‌ براى‌ پذيرش‌ اخلاق‌ و رفتار حسنه‌ ايشان‌ ، زندگى‌ پر فراز و نشيب‌ و سراسر شگفتى‌ آن‌ حضرت‌ را مرور كنيم‌ .

كيفيت‌ ولادت‌

حضرت‌على‌ ( ع‌ ) نخستين‌ فرزند خانواده‌ هاشمى‌ است‌ كه‌ پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم‌اند . پدرش‌ ابوطالب‌ فرزند عبدالمطلب‌ فرزند هاشم‌ بن‌ عبدمناف‌ است‌ و مادر او فاطمه‌ دختر اسد فرزند هاشم‌ بن‌ عبدمناف‌ مى‌باشد . خاندان‌ هاشمى‌ از لحاخ‌ فضائل‌ اخلاقى‌ و صفات‌ عاليه‌ انسانى‌ در قبيله‌ قريش‌ و اين‌ طايفه‌ در طوايف‌ عرب‌ ، زبانزد خاص‌ و عام‌ بوده‌است‌ . فتوت‌ ، مروت‌ ، شجاعت‌ و بسيارى‌ از فضايل‌ ديگر اختصاص‌ به‌ بنى‌هاشم‌ داشته‌ است‌ .

يك‌ از اين‌ فضيلتها در مرتبه‌ عالى‌ در وجود مبارك‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) موجود بوده‌است‌ .

فاطمه‌ دختر اسد به‌ هنگام‌ درد زايمان‌ راه‌ مسجدالحرام‌ را در پيش‌ گرفت‌ و خود را به‌ ديوار كعبه‌ نزديك‌ ساخت‌ و چنين‌ گفت‌ :

" خداوندا ! به‌ تو و پيامبران‌ و كتابهايى‌ كه‌ از طرف‌ تو نازل‌ شده‌اند و نيز به‌ سخن‌ جدم‌ ابراهيم‌ سازنده‌ اين‌ خانه‌ ايمان‌ راسخ‌ دارم‌ . پرودگارا ! به‌ پاس‌ احترام‌ كسى‌ كه‌ اين‌ خانه‌ را ساخت‌ ، و به‌ حق(2 ) " كودكى‌ كه‌ در رحم‌ من‌ است‌ ، تولد اين‌ كودك‌ را بر من‌ آسان‌ فرما ! لحظه‌اى‌ نگذشت‌ كه‌ ديوار جنوب‌ شرقى‌ كعبه‌ در برابر ديدگان‌ عباس‌ بن‌ عبدالمطلب‌ و يزيد بن‌ تعف‌ شكافته‌شد .

فاطمه‌ وارد كعبه‌ شد ، و ديوار به‌ هم‌ پيوست‌ . فاطمه‌ تا سه‌ روز در شريفترين‌ مكان‌ گيتى‌ مهمان‌ خدا بود . و نوزاد خويش‌ سه‌ روز پس‌ از سيزدهم‌ رجب‌ سى‌ام‌ عام‌ الفيل‌ فاطمه‌ ( 3 ) را به‌ دنيا آورد .


دختر اسد از همان‌ شكاف‌ ديوار كه‌ دوباره‌ گشوده‌ شده‌بود بيرون‌ آمد و گفت: (4 )" پيامى‌ از غيب‌ شنيدم‌ كه‌ نامش‌ را " على‌ " بگذار . " 

دوران‌ كودكى‌

حضرت‌على‌ ( ع‌ ) تا سه‌ سالگى‌ نزد پدر و مادرش‌ بسر برد و از آنجا كه‌ خداوند مى‌خواست‌ ايشان‌ به‌ كمالات‌ بيشترى‌ نائل‌ آيد ، پيامبر اكرم‌ ( ص‌ ) وى‌ را از بدو تولد تحت‌ تربيت‌ غير مستقيم‌ خود قرار داد .

تا آنكه‌ ، خشكسالى‌ عجيبى‌ در مكه‌ واقع‌ شد .

ابوطالب‌ عموى‌ پيامبر ، با چند فرزند با هزينه‌ سنگين‌ زندگى‌ روبرو شد . رسول‌اكرم‌ ( ص‌ ) با مشورت‌ عموى‌ خود عباس‌ توافق‌ كردند كه‌ هر يك‌ از آنان‌ فرزندى‌ از ابوطالب‌ را به‌ نزد خود ببرند تا گشايشى‌ در كار ابوطالب‌ باشد .

عباس‌ ، جعفر را و پيامبر ( ص‌ ) ، ( 5 ) على‌ ( ع‌ ) را به‌ خانه‌ خود بردند .


به‌ اين‌ طريق‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) به‌ طور كامل‌ در كنار پيامبر قرار گرفت‌ . على‌ ( ع‌ ) آنچنان‌ با پيامبر ( ص‌ ) همراه‌ بود ، حتى‌ هرگاه‌ پيامبر از شهر ( 6 )خارج‌ مى‌شد و به‌ كوه‌ و بيابان‌ مى‌رفت‌ او را نيز همراه‌ خود مى‌برد . 

بعثت‌ پيامبر ( ص‌ ) و حضرت‌على‌ ( ع‌ )

شكى‌ نيست‌ كه‌ سبقت‌ در كارهاى‌ خير نوعى‌ امتياز و فضيلت‌ است‌ .

و خداوند در آيات‌ بسيارى‌ بندگانش‌ را به‌ انجام‌ آنها ، و سبقت‌ گرفتن‌ بر يكديگر ( 7 )دعوت‌ فرموده‌است‌ .

از فضايل‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) است‌ كه‌ او نخستين‌ فرد ايمان‌ آورنده‌ به‌ پيامبر ( ص‌ ) باشند .

ابن‌ابى‌الحديد در اين‌ باره‌ مى‌گويد : بدان‌ كه‌ در ميان‌ اكابر و بزرگان‌ و متكلمين‌ گروه‌ " معتزله‌ " اختلافى‌ نيست‌ كه‌ على‌بن‌ابيطالب‌ نخستين‌ فردى‌ است‌ كه‌ به‌ اسلام‌ ايمان‌ آورده‌ و پيامبر خدا را تاييد كرده‌است‌ .

حضرت‌على‌ ( ع‌ ) نخستين‌ ياور پيامبر ( ص‌ )

پس‌ از وحى‌ خدا و برگزيده‌ شدن‌ حضرت‌محمد ( ص‌ ) به‌ پيامبرى‌ و سه‌ سال‌دعوت‌ مخفيانه‌ ، سرانجام‌ پيك‌ وحى‌ فرا رسيد و فرمان‌ دعوت‌ همگانى‌ داده‌شد .


در اين‌ ميان‌ تنها حضرت‌على‌ ( ع‌ ) مجرى‌ طرحهاى‌ پيامبر ( ص‌ ) در دعوت‌ الهيش‌ و تنها همراه‌ و دلسوز آن‌ حضرت‌ در ضيافتى‌ بود كه‌ وى‌ براى‌ آشناكردن‌ خويشاوندانش‌ با اسلام‌ و دعوتشان‌ به‌ دين‌ خدا ترتيب‌ داد . در همين‌ ضيافت‌ پيامبر ( ص‌ ) از حاضران‌ سؤوال‌ كرد : چه‌ كسى‌ از شما مرا در اين‌ راه‌ كمك‌ مى‌كند تا برادر و وصى‌ و نماينده‌ من‌ در ميان‌ شما باشد ؟

فقط على‌ ( ع‌ ) پاسخ‌ داد : اى‌ پيامبر خدا ! من‌ تو را در اين‌ راه‌ يارى‌ مى‌كنم‌ .


پيامبر ( ص‌ ) بعد از سه‌ بار تكرار سؤوال‌ و شنيدن‌ همان‌ جواب‌ فرمود : اى‌ خويشاوندان‌ و بستگان‌ من‌ ، بدانيد كه‌ على‌ ( ع‌ ) برادر و وصى‌ و خليفه‌ پس‌ از من‌ در ميان‌ شماست‌ .


از افتخارات‌ ديگر حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) اين‌ است‌ كه‌ با شجاعت‌ كامل‌ براى‌ خنثى‌ كردن‌ توطئه‌ مشركان‌ مبنى‌ بر قتل‌ رسول‌ خدا ( ص‌ ) در بستر ايشان‌ خوابيد و زمينه‌ هجرت‌ پيامبر ( ص‌ ) را آماده‌ ساخت‌ .

حضرت‌على‌ ( ع‌ ) بعد از هجرت‌

بعد از هجرت‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) و پيامبر ( ص‌ ) به‌ مدينه‌ دو نمونه‌ ازفضايل‌ على‌ ( ع‌ ) را بيان‌ مى‌نمائيم‌ :


1 - جانبازى‌ و فداكارى‌ در ميدان‌ جهاد : حضور وى‌ در 26 غزوه‌ از 27 غزوه‌ پيامبر ( ص‌ ) و شركت‌ در سريه‌هاى‌ مختلف‌ از افتخارات‌ و فضايل‌ آن‌ حضرت‌ است‌ .


2 - ضبط و كتابت‌ وحى‌ ( قرآن‌ ) كتابت‌ وحى‌ و تنظيم‌ بسيارى‌ از اسناد تاريخى‌ و سياسى‌ و نوشتن‌ نامه‌هاى‌ تبليغى‌ و دعوتى‌ از كارهاى‌ حساس‌ و پرارج‌ امام‌ ( ع‌ ) بود .

ايشان‌ آيات‌ قرآن‌ چه‌ مكى‌ و چه‌ مدنى‌ ، را ضبط مى‌كرد . به‌ همين‌ علت‌ است‌ كه‌ وى‌ را از كاتبان‌ وحى‌ و حافظان‌ قرآن‌ به‌ شمار مى‌آورند .

در اين‌ دوران‌ بود كه‌ پيامبر ( ص‌ ) فرمان‌ اخوت‌ و برادرى‌ مسلمانان‌ را صادر فرمود و با حضرت‌على‌ ( ع‌ ) پيمان‌ برادرى‌ و اخوت‌ بست‌ و به‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) فرمود :


" تو برادر من‌ در اين‌ جهان‌ و سراى‌ ديگر هستى‌ . به‌ خدايى‌ كه‌ مرا به‌ حق‌ برانگيخته‌است‌ ... تو را به‌ برادرى‌ خود انتخاب‌ مى‌كنم‌ ، اخوتى‌ كه‌ دامنه‌ آن‌ هر دو جهان‌ ( 8 )را فرا گيرد . " 

حضرت‌على‌ ( ع‌ ) داماد رسول‌اكرم‌ ( ص‌ )

عمر و ابوبكر با مشورت‌ با سعد معاذ رئيس‌ قبيله‌ اوس‌ دريافتند جزعلى‌ ( ع‌ ) كسى‌ شايستگى‌ زهرا ( س‌ ) را ندارد . لذا هنگامى‌ كه‌ على‌ ( ع‌ ) در ميان‌ نخلهاى‌ باغ‌ يكى‌ از انصار مشغول‌ آبيارى‌ بود موضوع‌ را با ايشان‌ در ميان‌ نهادند و ايشان‌ فرمود : دختر پيامبر ( ص‌ ) مورد ميل‌ و علاقه‌ من‌ است‌ .

و به‌ سوى‌ خانه‌ رسول‌ به‌ راه‌ افتاد .

وقتى‌ به‌ حضور رسول‌اكرم‌ ( ص‌ ) رسيد ، عظمت‌ محضر پيامبر ( ص‌ ) مانع‌ از آن‌ شد كه‌ سخنى‌ بگويد ، تا اينكه‌ رسول‌اكرم‌ ( ص‌ ) علت‌ رجوع‌ ايشان‌ را جويا شد و حضرت‌على‌ ( ع‌ ) با تكيه‌ به‌ فضايل‌ و تقوا و سوابق‌ درخشان‌ خود در اسلام‌ فرمود :


" آيا صلاح‌ مى‌دانيد كه‌ فاطمه‌ را در عقد من‌ درآوريد ؟ " پس‌ از موافقت‌ حضرت‌ زهرا ( س‌ ) آن‌ حضرت‌ به‌ دامادى‌ رسول‌ اكرم‌ ( ص‌ ) نائل‌ آمدند .

 

غدير خم‌

پيامبر ( ص‌ ) بعد از اتمام‌ مراسم‌ حج‌ در آخرين‌ سال‌ عمر پربركتش‌ درراه‌ برگشت‌ در محلى‌ به‌ نام‌ غديرخم‌ در نزديكى‌ جحفه‌ دستور توقف‌ داد ، زيرا پيك‌ وحى‌ فرمان‌ داده‌بود كه‌ پيامبر ( ص‌ ) بايد رسالتش‌ را به‌ اتمام‌ ( 9 )برساند .

پس‌ از نماز ظ‌هر پيامبر ( ص‌ ) بر بالاى‌ منبرى‌ از جهاز شتران‌ رفت‌ و فرمود :


" اى‌ مردم‌ ! نزديك‌ است‌ كه‌ من‌ دعوت‌ حق‌ را لبيك‌ گويم‌ و از ميان‌ شما بروم‌ درباره‌ من‌ چه‌ فكر مى‌كنيد ؟ " مردم‌ گفتند :" گواهى‌ مى‌دهيم‌ كه‌ تو آيين‌ خدا را تبليغ‌ مى‌كردى‌ "


پيامبر فرمود : " آيا شما گواهى‌ نمى‌دهيد كه‌ جز خداى‌ يگانه‌ ، خدايى‌ نيست‌ و محمد بنده‌ خدا و پيامبر اوست‌ ؟ "


مردم‌ گفتند : " آرى‌ ، گواهى‌ مى‌دهيم‌ . "


سپس‌ پيامبر ( ص‌ ) دست‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) را بالا گرفت‌ و فرمود : " اى‌ مردم‌ ! در نزد مؤمنان‌ سزاوارتر از خودشان‌ كيست‌ ؟

" مردم‌ گفتند : " خداوند و پيامبر او بهتر مى‌دانند . " سپس‌ پيامبر فرموند :


" اى‌ مردم‌ ! هر كس‌ من‌ مولا و رهبر او هستم‌ ، على‌ هم‌ مولا و رهبر اوست‌ . " و اين‌ جمله‌ را سه‌ بار تكرار فرمودند .


بعد مردم‌ اين‌ انتخاب‌ را به‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) تبريك‌ گفتند و با وى‌ بيعت‌ نمودند . 

حضرت‌على‌ ( ع‌ ) بعد از رحلت‌ رسول‌اكرم‌ ( ص‌ )

پس‌ از رحلت‌ رسول‌اكرم‌ ( ص‌ ) به‌ علت‌ شرايط خاصى‌ كه‌ بوجود آمده‌بود ،حضرت‌على‌ ( ع‌ ) از صحنه‌ اجتماع‌ كناره‌ گرفت‌ و سكوت‌ اختيار كرد.

نه‌ در جهادى‌ شركت‌ مى‌كرد و نه‌ در اجتماع‌ به‌ طور رسمى‌ سخن‌ مى‌گفت‌ .

شمشير در نيام‌ كرد و به‌ وظ‌ايف‌ فردى‌ و سازندگى‌ افراد مى‌پرداخت‌ .

فعاليتهاى‌ امام‌ در اين‌ دوران‌ به‌ طور خلاصه‌ اينگونه‌ است‌ :


1 - عبادت‌ خدا آنهم‌ در شان‌ حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) 
2 - تفسير قرآن‌ و حل‌ مسائل‌ دينى‌ و فتواى‌ حكم‌ حوادثى‌ كه‌ در طول‌ 23 سال‌ زندگى‌ پيامبر ( ص‌ ) مشابه‌ نداشت‌ . 
3 - پاسخ‌ به‌ پرسشهاى‌ دانشمندان‌ ملل‌ و شهرهاى‌ ديگر . 
4 - بيان‌ حكم‌ بسيارى‌ از رويدادهاى‌ نوظ‌هور كه‌ در اسلام‌ سابقه‌ نداشت‌ . 
5 - حل‌ مسائل‌ هنگامى‌ كه‌ دستگاه‌ خلافت‌ در مسائل‌ سياسى‌ و پاره‌اى‌ از مشكلات‌ با بن‌بست‌ روبرو مى‌شد . 
6 - تربيت‌ و پرورش‌ گروهى‌ كه‌ از ضمير پاك‌ و روح‌ آماده‌ ، براى‌ سير و سلوك‌ برخوردار هستند . 
7 - كار و كوشش‌ براى‌ تامين‌ زندگى‌ بسيارى‌ از بينوايان‌ و درماندگان‌ تا آنجا كه‌ با دست‌ خويش‌ باغ‌ احداث‌ مى‌كرد و قنات‌ استخراج‌ مى‌نمود و سپس‌ آنها را 
در راه‌ خدا وقف‌ مى‌نمود . 

خلافت‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ )

در زمان‌ خلافت‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) جنگهاى‌ فراوانى‌ رخ‌ داد از جمله‌ صفين‌ ، جمل‌ و نهروان‌ كه‌ هر يك‌ پيامدهاى‌ خاصى‌ به‌ دنبال‌ داشت‌ . 

شهادت‌ امام‌ على‌ ( ع‌ )

بعد از جنگ‌ نهروان‌ و سركوب‌ خوارج‌ برخى‌ از خوارج‌ از جمله‌ عبدالرحمان‌ بن‌ ملجم‌ مرادى‌ ، و برك‌بن‌عبدالله‌تميمى‌ و عمروبن‌ بكر تميمى‌ در يكى‌ از شبها گرد هم‌ آمدند و اوضاع‌ آن‌ روز و خونريزى‌ها و جنگهاى‌ داخلى‌ را بررسى‌ كردند و از نهروان‌ و كشتگان‌ خود ياد كردند و سرانجام‌ به‌ اين‌ نتيجه‌ رسيدند كه‌ باعث‌ اين‌ خونريزى‌ و برادركشى‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) و معاويه‌ و عمروعاص‌ است‌ .

و اگر اين‌ سه‌ نفر از ميان‌ برداشته‌شوند ، مسلمانان‌ تكليف‌ خود را خواهنددانست‌ . سپس‌ با هم‌ پيمان‌ بستند كه‌ هر يك‌ از آنان‌ متعهد كشتن‌ يكى‌ از سه‌ نفر گردد . ابن‌ملجم‌ متعهد قتل‌ امام‌ على‌ ( ع‌ ) شد و در شب‌ نوزدهم‌ ماه‌ رمضان‌ همراه‌ چند نفر در مسجد كوفه‌ نشستند .

آن‌ شب‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در خانه‌ دخترش‌ مهمان‌ بودند و از واقعه‌ صبح‌ با خبر بودند ، وقتى‌ موضوع‌ را با دخترش‌ در ميان‌ نهاد ، ام‌كلثوم‌ گفت‌ : فردا جعده‌ را به‌ مسجد بفرستيد . حضرت‌على‌ ( ع‌ ) فرمود : از قضاى‌ الهى‌ نمى‌توان‌ گريخت‌ . آنگاه‌ كمربند خود را محكم‌ بست‌ و در حالى‌ كه‌ اين‌ دو بيت‌ را زمزمه‌ مى‌كرد عازم‌ مسجد شد .

كمر خود را براى‌ مرگ‌ محكم‌ ببند ، زيرا مرگ‌ تو را ملاقات‌ خواهدكرد . و از مرگ‌ ، آنگاه‌ كه‌ به‌ سراى‌ تو درآيد ( 10 ) . جزع‌ و فرياد مكن‌ ابن‌ملجم‌ ، در حالى‌ كه‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در سجده‌ بودند ، ضربتى‌ بر فرق‌ مبارك‌ خون‌ از سر حضرتش‌ در محراب‌ جارى‌ شد و محاسن‌ ( 11 ) آن‌ حضرت‌ وارد ساخت‌ . شريفش‌ را رنگين‌ كرد .

در اين‌ حال‌ آن‌ حضرت‌ فرمود : " فزت‌ و رب‌ الكعبه‌ " به‌ خداى‌ كعبه‌ سوگند كه‌ رستگار شدم‌ سپس‌ آيه‌ 55 سوره‌ طه‌ را تلاوت‌ فرمود :


" شما را از خاك‌ آفريديم‌ و در آن‌ بازتان‌ مى‌گردانيم‌ و بار ديگر از آن‌ ( 12 ) بيرونتان‌ مى‌آوريم‌ . حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در واپسين‌ لحظات‌ زندگى‌ نيز به‌ فكر صلاح‌ و سعادت‌ مردم‌ بود و به‌ فرزندان‌ و بستگان‌ و تمام‌ مسلمانان‌ چنين‌ وصيت‌ فرمود :


" شما را به‌ پرهيزكارى‌ سفارش‌ مى‌كنم‌ و به‌ اينكه‌ كارهاى‌ خود را منظم‌ كنيد و اينكه‌ همواره‌ در فكر اصلاح‌ بين‌ مسلمانان‌ باشيد . يتيمان‌ را فراموش‌ نكنيد ، حقوق‌ همسايگان‌ را مراعات‌ كنيد . قرآن‌ را برنامه‌ى‌ عملى‌ خود قرار دهيد . نماز را بسيار گرامى‌ بداريد كه‌ ستون‌ دين‌ شماست‌ ."


حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) در 21 ماه‌ رمضان‌ به‌ شهادت‌ رسيد و در نجف‌ اشرف‌ به‌ خاك‌ سپرده‌شد ، و مزارش‌ ميعادگاه‌ عاشقان‌ حق‌ و حقيقت‌ شد . 

 

 

برچسب‌ها:
ارسال توسط رهروولایت
 
تاريخ : چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:,

میلاد سراسر نور امام حسن مجتبی(ع)بر تمام شیعیانش مبارک باد


برچسب‌ها:
ارسال توسط رهروولایت
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 9 صفحه بعد